جیک جیک. معنی 1 - آواز مرغان . 2 - سخنی که فهمیده نشود، کلام غیرفصیح . انگلیسی chirp, peep. عربی غرد، سقسق، زقزق، سقسقة، زقزقة، شقشقة الطير و الحشرات، تغريد. جیر جیر، نگاه زیر چشمی، روزنه، نگاه دزدکی ...
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین. (اِ.) 1 - آواز مرغان . 2 - سخنی که فهمیده نشود، کلام غیرفصیح . جستوجوی جیک جیک در واژهنامههای دیگر نگارش معنی دیگر برای جیک جیک.
خبير الاتصاللغت نامه دهخدا. جیک جیک. ( اِ صوت ) آواز مرغان را گویند. ( از آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). آواز اقسام جانوران و مرغان باشد. ( برهان ) : چیست این باغ نزد پررشکان. جز مگر جیک جیک گنجشکان ؟. سنائی.
خبير الاتصالجیک جیک . (اِ صوت ) آواز مرغان را گویند. (از آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). آواز اقسام جانوران و مرغان باشد. (برهان ) : چیست این باغ نزد پررشکان جز مگر جیک جیک گنجشکان ؟ سنائی . سخنی که فهمیده نشود.
خبير الاتصالجیک. ( اِ ) یک سوی از قاب بازی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). یک جانب قاب ( بجول ) که با آن بازی کنند. بوک. ( فرهنگ فارسی معین ). ( اِ صوت ) آواز پرندگان ، خصوصاً گنجشکان. - جیک جیک ؛ آواز مرغان کوچک :
خبير الاتصالمعنا و داستان ضرب المثل جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟ ضرب المثل جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود ریشه در حکایت و داستانی قدیمی و معروف به نام حکایت گنجشک و مورچه دارد که تمثیلی از آدم های خوشگذران و آدم های عاقبت اندیش هستند. کاربرد ضرب المثل های ملت ها اصولا عبرت آموزی است. اغلب
خبير الاتصالجیک . (اِ) یک سوی از قاب بازی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). یک جانب قاب (بجول ) که با آن بازی کنند. بوک . (فرهنگ فارسی معین ). (اِ صوت ) آواز پرندگان ، خصوصاً گنجشکان . - جیک جیک ؛ آواز مرغان کوچک :
خبير الاتصالچرخ . [ چ َ ] (اِ) فلک سیارگان بود. (فرهنگ اسدی ). آسمان و فلک . (برهان ). فلک . (جهانگیری ). کره . سپهر و آسمان و کره ٔ فلکی .
خبير الاتصالمعنی ضرب المثل جیک جیک مستونت بود. ۱- این ضرب المثل برای کسانی به کار می رود که آینده نگری و دوراندیشی ندارند و وقتشان را بیهوده تلف می کنند. ۲- به افرادی می گویند که دنبال شادی های زود گذر هستند ...
خبير الاتصالمعنی واژهٔ جیک در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
خبير الاتصالمعنی واژهٔ جیک جیک در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب 0 یک واژه بنویسید جستوجو در همهٔ واژهنامهها
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. جیک جیک. معنی 1 - آواز مرغان . 2 - سخنی که فهمیده نشود، کلام غیرفصیح . انگلیسی chirp, peep. عربی غرد، سقسق، زقزق، سقسقة، زقزقة، شقشقة الطير و الحشرات، تغريد. جیر جیر ...
خبير الاتصالمعنی جیک جیک - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین. (اِ.) 1 - آواز مرغان . 2 - سخنی که فهمیده نشود، کلام غیرفصیح . جستوجوی جیک جیک در واژهنامههای دیگر نگارش معنی دیگر برای جیک جیک.
خبير الاتصالمعنی جیک جیک کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
خبير الاتصالمعنا و داستان ضرب المثل جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟ ضرب المثل جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود ریشه در حکایت و داستانی قدیمی و معروف به نام حکایت گنجشک و مورچه دارد که تمثیلی از آدم های خوشگذران و آدم های عاقبت اندیش هستند. کاربرد ضرب المثل های ملت ها اصولا عبرت آموزی است. اغلب
خبير الاتصالمعنی ضرب المثل جیک جیک مستونت بود ۱- این ضرب المثل برای کسانی به کار می رود که آینده نگری و دوراندیشی ندارند و وقتشان را بیهوده تلف می کنند. ۲- به افرادی می گویند که دنبال شادی های زود گذر هستند و برای آینده شان برنامه ریزی نمی کنند. ۳- به کسانی می گویند که به فکر عاقبت کارهایشان نیستند.
خبير الاتصاللغتنامه دهخدا جیک . (اِ) یک سوی از قاب بازی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). یک جانب قاب (بجول ) که با آن بازی کنند. بوک . (فرهنگ فارسی معین ). (اِ صوت ) آواز پرندگان ، خصوصاً گنجشکان .- جیک جیک ؛ آواز مرغان کوچک : جمله مرغان ترک کرده جیک گویش تهرانی صدای جوجه مرغ . بیشتر ۲ واژه دیگر زُق،زُق زُق گویش تهرانی سوزش درد، تیرکشیدن ،درد خفیف. جیک جیک
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. جیک. یک جانب قاب که با آن بازی کنند. جيك.
خبير الاتصالكسارة تصادمية سلسلة pf. استيعاب jby التكنولوجيا المتقدمة من العالم، ونحن بحثها ومصممة كسارة تصادمية سلسلة pf ويمكن استخدامه للتعامل مع المواد
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. جیک جیک. معنی 1 - آواز مرغان . 2 - سخنی که فهمیده نشود، کلام غیرفصیح . انگلیسی chirp, peep. عربی غرد، سقسق، زقزق، سقسقة، زقزقة، شقشقة الطير و الحشرات، تغريد. جیر جیر ...
خبير الاتصالمعنی واژهٔ جیک جیک در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب 0 یک واژه بنویسید جستوجو در همهٔ واژهنامهها
خبير الاتصالمعنی جیک جیک - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین. (اِ.) 1 - آواز مرغان . 2 - سخنی که فهمیده نشود، کلام غیرفصیح . جستوجوی جیک جیک در واژهنامههای دیگر نگارش معنی دیگر برای جیک جیک.
خبير الاتصالمعنی جیک جیک کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
خبير الاتصاللغتنامه دهخدا جیک . (اِ) یک سوی از قاب بازی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). یک جانب قاب (بجول ) که با آن بازی کنند. بوک . (فرهنگ فارسی معین ). (اِ صوت ) آواز پرندگان ، خصوصاً گنجشکان .- جیک جیک ؛ آواز مرغان کوچک : جمله مرغان ترک کرده جیک گویش تهرانی صدای جوجه مرغ . بیشتر ۲ واژه دیگر زُق،زُق زُق گویش تهرانی سوزش درد، تیرکشیدن ،درد خفیف. جیک جیک
خبير الاتصالمعنی ضرب المثل جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت نبود، این حکایت برای افرادی به کار می رود که هیچ آینده نگری ندارد و فقط به فکر خوشگذرانی می باشند. برای مشاهده داستان و ریشه این حکایت با بخش ضرب المثل ماگرتا همراه باشید. همچنین بخوانید: معنی ضرب المثل جوجه را آخر پاییز می شمارند معنی ضرب المثل
خبير الاتصالفرهنگ فارسی معین. نمایش تصویر. معنی. جیک. یک جانب قاب که با آن بازی کنند. جيك.
خبير الاتصالمعنی واژهٔ جیک در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب 0 یک واژه بنویسید جستوجو در همهٔ واژهنامهها
خبير الاتصالكسارة تصادمية سلسلة pf. استيعاب jby التكنولوجيا المتقدمة من العالم، ونحن بحثها ومصممة كسارة تصادمية سلسلة pf ويمكن استخدامه للتعامل مع المواد
خبير الاتصال